شهرستان ابرکوه با ۵۰ هزار نفر جمعیت در ۱۲۰ کیلومتری غرب شهر یزد ، ۳۵۰ اثر تاریخی شناسائی شده دارد که بیش از ۱۱۰ اثر آن در فهرست ملی کشور به ثبت رسیده است.
به فاصله ۲ ساعت از یزد، بعد از طی جاده پرپیچ و تابی که مسیر خودش را از بین کوهها باز میکند، به شهری میرسید که مردمش اصرار دارند شهرشان را «ابرکوه» بگویی نه ابرقو.
شهری افسانهای که میگویند لااقل ۴ هزار سال عمر دارد؛ شهری که محل سکونت اصحاب رس بوده و زمانی محل عبور جاده ابریشم به حساب میآمده و یک عالمه خانههای کاهگلی زیبا دارد.
ابرکوه امروزی اما شهر کوچک و کم سر و صدایی است که دیگر جاده ابریشمی از آن رد نمیشود و شاید در نگاه اول چندان مهم و قابل توجه بهنظر نرسد اما کافی است گشت کوچکی در آن بزنید تا بزرگی و رونق از یاد رفتهاش را به رختان بکشد و البته سر و کارتان به مردمی بیفتد که مهربانی را به نهایتش رساندهاند.
بد نیست بدانید
ابرکوه را بهخاطر قرارگرفتن پای کوه، برکوه یا ابرکوه گفتهاند؛ علاوه بر
شهرستان ابرکوه با ۵۰ هزار نفر جمعیت در ۱۲۰ کیلومتری غرب شهر یزد ، ۳۵۰ اثر تاریخی شناسائی شده دارد که بیش از ۱۱۰ اثر آن در فهرست ملی کشور به ثبت رسیده است.
به فاصله ۲ ساعت از یزد، بعد از طی جاده پرپیچ و تابی که مسیر خودش را از بین کوهها باز میکند، به شهری میرسید که مردمش اصرار دارند شهرشان را «ابرکوه» بگویی نه ابرقو.
شهری افسانهای که میگویند لااقل ۴ هزار سال عمر دارد؛ شهری که محل سکونت اصحاب رس بوده و زمانی محل عبور جاده ابریشم به حساب میآمده و یک عالمه خانههای کاهگلی زیبا دارد.
ابرکوه امروزی اما شهر کوچک و کم سر و صدایی است که دیگر جاده ابریشمی از آن رد نمیشود و شاید در نگاه اول چندان مهم و قابل توجه بهنظر نرسد اما کافی است گشت کوچکی در آن بزنید تا بزرگی و رونق از یاد رفتهاش را به رختان بکشد و البته سر و کارتان به مردمی بیفتد که مهربانی را به نهایتش رساندهاند.
بد نیست بدانید
ابرکوه را بهخاطر قرارگرفتن پای کوه، برکوه یا ابرکوه گفتهاند؛ علاوه بر اینکه «ابر» در فارسی باستان همان کاربرد و معنی بر را داشته، نشان از بزرگی و اهمیت نامی دارد که همراه آن میآید.
اعراب همان کاری را که با خیلی از اسامی ایرانی کردند، با اسم ابرکوه هم کردند و آن را ابرقو گفتند.
وقتی حرف از قدمت ابرکوه به میان میآید همه چیز با افسانه آمیخته میشود. سرو کهنسال ابرکوه که مسنترین موجود زنده دنیا به حساب میآید، حدس و گمانها را به ۴ تا ۵ هزار سال قبل میبرد.الکساندروف روسی معتقد است که این تنه قطور و شاخههایش حداقل ۴ هزار سال است که دارند سنگینی ۲۵ متر شاخ و برگ بالای سرشان را به دوش میکشند؛ هر چند آندره گدار سنو سال درخت را ۵ هزار و یک باستان شناس ژاپنی ۸هزار سال میدانند.
از ابرکوه در کتب و سفرنامههای عهد اسلامی، همیشه با صفت بزرگی، وسعت، زیادی جمعیت، فراوانی و بسیاری نعمت یاد شده؛ نمونهاش هم کتب «الممالک و المسالک»، «حدود العالم» و «معجم البلدان».
ابرکوه در دوران رونق جاده ابریشم یک چهارراه به حساب میآمد و سر راههایی که از مرکز کشور میگذشت و به جنوب میآمد قرار داشت.تنها همین امر کافی بود تا ابرکوه تبدیل به شهری بزرگ و مهم شود.
از آنجا که ابرکوه شهر نسبتا آرامی بود و کمتر روی شورش به خود دید، تبدیل به محل سکونت و اقامت عرفا و صوفیان زیادی ازجمله ابوالخیر اقبال شد. همین حالا هم دراویش ابرکوه در محلهای به نام درویشها و در کنار مقبره پیر و مرادشان، ابوالخیر اقبال- طاووس الحرمین- سکونت دارند.
آقای حمیدرضا شمس اسفندآبادی در کتاب «با من به ابرکوه بیایید»، تعداد آثار تاریخی ابرکوه را ۱۸۰ اثر معرفی کرده است.
مسجد جامع
مسجد جامع ابرکوه یکی از قدیمی ترین مساجد مربوط به دوران سلجوقی با دو قبله ، از دیدینهای جذاب استان یزد به شمار می رود.
در مسجد جامع ابرکوه محراب نفیس گچبری ایوان شرقی که یکی از پنچ محراب این مسجد است ، یادگار این دوره است و تاریخ ساخت این محراب سال ۷۳۸ هجری است و عرض آن ۲۴/۴ متر است.
انواع نقوش اسلیمی و گیاهی به همراه کتیبه هایی با خطوط نسخ و کوفی به شیوه ی گچبری برهشته در آن کار شده است. از چهار محراب دیگر این مسجد سه محراب از جنس سنگ مرمر و آهک و دیگری از جنس کاشی ساده است.
همچنین محراب اصلی سنگی این مسجد که دارای دو ستون تزئینی زیبا بوده و از جنس مرمر است که اکنون در میان تالار مرکزی گنجینه ی اسلامی موزه ی ملی ایران، نماینده ای شایسته برای نمایش فضای معنوی مساجد ایرانی به گردشگران داخلی و خارجی است.
از ویژگیهای مهم بنا دو محراب آن است ، محراب بزرگ یا اولیة مسجد همانند بناهای مغولی ساخته شده است و با جهت قطب مغناطیسی شمال ۴۷ درجه اختلاف دارد به منظور اصلاح محراب اولیه محراب دومی ساخته شده است که این محراب به قدری قبله سابق این مسجد را اصلاح می کند.
مسجد جامع ابرکوه با مجموعه ای غنی از انواع هنرهای تزئینی معماری به شمارة ۱۹۷ درتاریخ ۹/۵/۱۳۱۲ در فهرست آثارملی توسط آندره گدار به شماره ی ۱۹۷ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
تا وقتی وارد ایوان شرقی مسجد جامع ابرکوه نشدهای، غیرممکن است بتوانی حدس بزنی بین آن چهار ایوان ساده و شبستان یکدست پوشیده از گچ مسجد، چنین محرابی ببینی. محراب پراز تزئینات توری شکلی است که در سال ۷۳۸ قمری و حین مرمتهای عهد ایلخانی، به مسجد ضمیمه شده وآدم را یاد محراب زیبای اولجایتوی مسجد جامع اصفهان میاندازد. محراب گچی مسجد جامع ابرکوه، بهتنهایی میتواند نماینده عظمت و شکوه ابرکوه عهد ایلخانی باشد.
گنبد عالی
این اثر ماندگار در سال ۱۳۱۲ به شماره ۱۹۵ در فهرست آثار ملی کشور ثبت شد.
گنبد عالی شهرستان ابرکوه‘ یکی از بناهای سنگی دوره دیلمیان و مربوط به سال ۴۴۸ هجری قمری و نمونه ای از هنر معماری ایرانی است که روی تپه ای در مسیر جاده ابرکوه به بخش بهمن واقع شده است. این بنای عظیم از مستحکم ترین بناهای قرن پنجم هجری به شمار می رود.
مقبره مذکور که از نمونه های جالب توجه معماری در نوع خود محسوب می شود به صورت هشت ضلعی از سنگ و ساروج بنا شده و گنبد بر فراز آن قرار دارد.
پایه آن هشت گوش‘ اضلاع کوچکتر آن ۴/۵ متر و اضلاع بزرگتر ۶/۸ متر و ضلع بین این دو هم
۲/۳ متر است.
در پای گلوی گنبد، کتیبه ای به خط کوفی دیده می شود که حروف آن را با آجر تراشیده و در داخل متن کتیبه کار گذاشته اند.
در داخل گنبد‘ سرداب وسیعی دیده می شود که مدخل ورودی آن نیز در داخل گنبد قرار دارد.
جالب ترین اثر بقعه، کتیبه زیبای آجری پای گلوی گنبد می باشد که بر روی آن مطالبی حک شده است.
در داخل مقبره‘ یک سرداب واقع شده که مدخل ورودی آن روبروی در ورودی گنبد قرار دارد.
مصالح ساختمانی بنا، سنگ های طبیعی کوهستان و ساروج است که بر فراز صخره های طبیعی کوهستان بنا شده و به همین علت با وجود زلزله های پی در پی منطقه‘ کوچکترین خللی در ارکان آن بوجود نیامده است.
یک مدخل نیز در ضلع شمالی گنبد قرار دارد که بر سرداب زیرین مقبره راه دارد.
در این بنا سه ردیف مقرنس زیر پایه گنبد و دو رشته کتیبه به خط کوفی بنائی از آجر برجسته وجود دارد که یکی زیر مقرنس ها و دیگری بربالای ورودی قرار گرفته است.
بالای سر در ورودی‘ دارای کتیبه ای از آجر با خط بنائی است که جملاتی بر روی آن حک شده است.
گنبد عالی ابرکوه، مقبره و مدفن عمیدالدین شمس الدوله نوه نصربن حسن بن فیروزان دیلمی است که در دوره حکومت سلجوقیان به حکومت ابرکوه منصوب شده بود. از نظر طرح‘ بنای مذکور‘ شبیه بناهای قرون سوم و چهارم هجری است.
۳۵۰ اثر تاریخی در شهر باستانی ابرکوه شناسایی شده که تاکنون ۱۱۲ اثر‘ آن در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است.
اصحاب درخت و آتش
مردم ابرکوه میگویند سرو ابرکوه یکی از آن ۱۲ درختی است که اصحاب رس میپرستیدند. اصحاب رس قومی درختپرست بودند و به دعوت پیامبرشان اعتنایی نکردند تا عذاب الهی – که عبارت از بادهای سرخ و شعلهورشدن زمین زیر پایشان بود – دامنشان را بگیرد. بهجز این حرف و حدیثها -که خب، دلایلی هم برایش آورده میشود- صحبت درباره سن و سال سرو ابرکوه هم، حدیث مفصل دیگری است.
اینجا هم قدمگاه دارد
مردم ابرکوه علاقه بسیاری به مسجد بیرون – که به خاطر خارج از شهر قرار گرفتناش به این اسم میشناسندش- دارند چون اینجا یکی از قدمگاههای امام رضا(ع) به حساب میآید. باید روز اربعین یا ۲۸ صفر اینجا باشید تا ببینید واقعا جایی برای سوزنانداختن پیدا میکنید؟
یخچالهای خشتی
سالها قبل، ابرکوهیها در ورودی شهرشان یخچالی ساختند که نه برفک میزد و نه برقی مصرف میکرد. این مخروطیهای پلهای، سازههایی هستند که به هرکدام از شهرهای کویری سفر کنید میتوانید نمونهشان را ببیند. وظیفه این سازهها، نگهداری لایههای یخی بود که در زمستان منجمد شده بود و قیافه مخروطی شکلشان هم باعث میشد که حداقل یک نیمه ازآنها همیشه در سایه قرار بگیرد و به خنکشدن فضای داخلش کمک کند.
روزی روزگاری کاروانی
با اینکه اینجا تقریبا ورودی شهر است اما اینها برج و باروهای حصار شهر نیستند بلکه دیوارهای بارانداز و استراحتگاهیاند برای اقامت یکی دو روزه کاروانهایی که میبایست مالالتجارههایشان را از چین و ماچین به آن سر دنیا میرساندند. قلعه رباط که حول و حوش قرن سوم ساخته شده، نمونهای از کاروانسراهای ابرکوه است که در نوع خودشان بزرگ و قابل توجه بودهاند و حداقل تا پایان عهد ایلخانی پر رفت و آمد و شلوغ.
خانههای مفصل
بادگیر ۲ طبقه خانه آقازاده فقط یک چشمه از خانههای زیبا و مفصل عهد قاجار ابرکوه است؛ بادگیر منحصر به فردی که توی محله خاکی رنگ و قدیمی شهر، یک سر و گردن از بقیه بادگیرها بلندتر است. توی این محله در هر خانهای را که باز کنید، با چیزی جز زیبایی و تزئینات مفصل روبهرو نمیشوید. باید خانههای موسوی، صولت و آقازاده را ببینید تا شما هم تایید کنید که این خانهها، آنقدرها چیزی از خانههای کاهگلی و اشرافی کاشان کم ندارند.